پيشگيري از وقوع جرم و تخلف داراي اهميت فراواني بوده، به‌طوري‌که همواره پيشگيري بهتر از درمان و مقدم بر آن است. پيشگيري به مراتب آسان‌تر از درمان بوده و هزينه‌هاي آن به مراتب کمتر از هزينه‌هاي درمان است. در سياست‌هاي پيشگيري علاوه بر توجه به مجرم، جرم و محيط فيزيکي- اجتماعي مجرم، بايد همواره سه مرحله مدنظر قرار بگيرد؛ مرحله پيش از وقوع جرم، مرحله وقوع جرم و مرحله پس از وقوع جرم.پيشگيري از جرايم و تخلفات به دو صورت ميسر مي‌باشد
1- پيشگيري کيفري
2-پيشگيري غيرکيفري که خود نيز به‌صورت پيشگيري وضعي و اجتماعي نمود پيدا مي‌کند.
آدمي از گذشته دور دمامدم در فکر مقابله با جرايم و انحرافات بوده و در اين زمينه دستاوردهايي نيز داشته است و به تناسب افزايش جرم و جنايت به اتخاذ انواع تدابير پيشگيرانه هرچند از نوع کيفري روي آورده است. مطالعات تاريخي درخصوص پيشگيري از جرم گوياي اين امراست که پيشگيري از جرم عمدتاً به مفهوم پيشگيري از تکرار جرم و پيشگيري از وقوع جرم نبوده است.انحراف، کژ رفتاري، جرم و جنايت سابقه ديرينه‌اي در زندگي بشر دارد و تاريخي به قدمت تاريخ بشري دارد؛ واقعيتي است غير قابل احتراز که هيچ جامعه‌اي از آن در امان نمي‌باشد (جامعه سردفتري ودفترياري نيز مستثنا از اين اجتماع بشري نيست.)‌
ساده‌ترين روشي که براي جلوگيري از جرم و خلاف (به‌طورکلي بزه) در دفاتر اسناد رسمي به کاربسته مي‌شود، اعمال مجازات است. مجازات و ترس از تحمل آن براي هر سردفتر يا دفترياري که انديشه تخلف وجرم درذهنش جوانه مي‌زند، موجب انصراف از جرم يا خلاف راه به‌دنبال دارد. عموماً حريم‌هاي قانوني يا شرعي يا عرفي به اين دليل شکسته مي‌شود که مجازات‌هاي آنها، قابل وقوع احتمالي است يا جرم‌ها پنهان و غيرقابل اثبات هستند.
‌ ‌پيشگيري وضعي ‌
پيشگيري وضعي عبارت است از اقدام به محدود کردن فرصت‌هاي ارتکاب جرم يا مشکل کردن تحقق اين فرصت براي مجرمان بالقوه. به عبارت ديگر، پيشگيري وضعي از طريق کاهش و تقليل فرصت‌هاي مجرمانه يا فرصت‌هاي ارتکاب جرم عملي مي‌گردد.از مهم‌ترين ويژگي‌هايي که مي‌توان براي پيشگيري وضعي نام برد، اين‌که اولاً، به حريم خصوصي افراد وارد نشود و ثانياً، فضاي بي‌امنيتي را افزايش ندهد؛ امري که بازرسان هنگام نظارت و سرکشي به دفاتر همواره بايد مد نظر قراردهند. ‌پيشگيري وضعي شامل اقدامات غيرکيفري است که هدفشان جلوگيري از به فعل درآوردن انديشه مجرمانه با تغيير دادن اوضاع و احوال خاصي است که يک سلسله جرايم مشابه در آن شرايط به وقوع پيوسته يا ممکن است در آن اوضاع و احوال ارتکاب يابد. هدف پيشگيري وضعي تهديد موقعيت‌هاي ارتکاب جرم است. به عبارت ديگر، هدف اين رويکرد کاهش فرصت‌هاي مجرمان براي ارتکاب جرم است.
شيوه پيشگيري بايد به‌صورتي باشد که دامنه تعميم و تسري آن داراي گستردگي باشد، به گونه‌اي که اگر شيوه مورد استفاده فرد را از ارتکاب عمل خاصي بازداشت، نسبت به عمل ديگري راغب ننمايد. پس دراين‌خصوص لازم است مطالعه و بررسي وسيعي صورت بگيرد.
انجام برخي تغييرات و اصلاحات درخصوص شرايط پيش مجرمانه با امعان نظر به زندگي فرد مجرم و کاهش سود و فايده ارتکاب بزه، سبب کم شدن تعداد بزهکاري خواهد گرديد؛ به‌طورمثال، نصب برخي دستگاه‌ها و دوربين‌ها در محل (دفاتراسنادرسمي) مي‌تواند به ميزان زيادي از وقوع جرايم وتخلفات بکاهد. به‌طورحتم انجام برخي اقدامات به منظور از بين بردن شرايط پيش مجرمانه يا تغيير و اصلاح که سبب حداقل شدن وقوع جرم را سبب شود و استفاده از شيوه‌هايي که مشکلات ارتکاب را با افزودن ريسک و خطر ارتکاب جرم بيفزايد و سود ناشي از ارتکاب جرم را بکاهد، به‌طورکلي مي تواند به کاسته شدن وقوع جرم بينجامد.
"گسن" مفهوم شرايط پيش مجرمانه را اين‌گونه تعريف کرده است : <اوضـاع واحـوال بيروني تأثيرگـذار برروي شخصيت مجـرم که تقدم برعملکـرد مجـرمانه دارد و سپس ارتکاب آن را در ميان مي‌گيرد، به گونه‌اي که آنها به‌وسيله شخص درک شده و رخ مي دهند.>
به نظر وي طي مدت زمان نامعيني مجموعه‌اي از اتفاقات به‌وجود مي آيند تا در نزد فرد انديشه طرح ارتکاب عمل مجرمانه ايجاد شود. سپس در مرحله بعدي شرايطي را بيان مي کند که درآن فرد به آماده‌سازي و به اجرا درآوردن طرح مجرمانه و ارتکاب آن را تحميل مي‌کنند.
بر اساس نظر "کلارک" پيشگيري وضعي در قالب يکي از سه گروه تحت عناوين افزايش اقدامات لازم براي ارتکاب جرم، افزايش خطرات ارتکاب جرم و کاهش جاذبه آماج ها جاي مي‌گيرد. ‌
‌ پيشگيري اجتماعي
اين يک واقعيت است که بزهکاري تابع تحول جامعه است و دفاتر، سردفتران و دفترياران به ‌عنوان جزئي از جامعه متأثراز تحولات آن مي‌باشند. جامعه سردفتران و دفترياران به‌دليل افزايش دفاتر کمتر مورد نظارت قرار مي‌گيرند و اين امر سبب مي‌شود ضريب احتمالي ارتکاب جرم و تخلف افزايش يابد. در اين وضعيت تنها شيوه مؤثر در امر جبران کاستي‌هاي نظارت رسمي، استفاده از مشارکت‌هاي مردمي است؛ به‌طور مثال، در جوامع روستايي به‌دليل محکم‌تر بودن اعتقادات ديني و پايبندي به آن و نيز کوچک‌تر بودن اجتماع، نظارت و کنترل اجتماعي که عمدتاً از نوع غيررسمي مي باشد، قوي‌تر است.انديشه توسل به پيشگيري اجتماعي بزهکاري به پيشوايان مکتب تحقيقي به ربع آخر سده نوزدهم برمي‌گردد. <انريکو فري> معتقد بود که پيشگيري عام با تهديد کيفر، خيالي بيش نيست. بايد آنچه وي، آنها را جانشين‌هاي کيفري مي‌نامد؛ يعني تدابير اجتماعي، جايگزيني براي کيفرها، وارد سياست‌هاي جنايي شود.
کنترل اجتماعي، مفهومي اقتباس شده از جامعه‌شناسي است که جرم‌شناسان براي اشاره به تمامي تلاش‌هاي صورت گرفته به منظور محدودکردن بزهکاري به اندازه‌اي که قابل تحمل شود از آن استفاده مي‌کنند. منظور ما از کنترل اجتماعي که از آن تحت عنوان نظارت اجتماعي ياد مي‌شود، تمامي شيوه‌هايي است که توسط اعضاي جامعه با هدف کاهش يا جلوگيري از ميزان جرايم ( و تخلفات) به‌کار گرفته مي‌شود؛ به عنوان نمونه استفاده از تابلوهايي خاص در دفاتراسناد رسمي که در آن اطلاعات مورد نياز ارباب رجوع درج شود تا آنها بتوانند به‌راحتي آن را مطالعه نموده که درصورت مشاهده هرگونه جرم يا تخلف بدانند،چه بايد بکنند.براي پيشگيري از جرم <مشارکت عمومي> و توسعه <فرهنگ پيشگيري > از راه‌هاي اصلي پيشگيري از وقوع جرم است. قوه قضاييه نيز بر همين اساس تلاش مي‌کند، از طريق ارتباط با سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي و تشکل‌ها، زمينه‌هاي لازم براي مشارکت عمومي در جهت پيشگيري از وقوع جرم را فراهم کند.سازمان ثبت به ‌عنوان معاونت قوه قضاييه در امر پيشگيري اجتماعي بايد از تمامي ابزارهاي موجود و شيوه‌هاي مؤثر استفاده نمايد. امروزه تبليغات و اطلاع‌رساني از مهم‌ترين رموز موفقيت اشخاص در فعاليت‌هاي حرفه‌اي محسوب مي‌شود. هر فردي براي موفقيت بيشتر در حرفه خود ‌بايد اطلاع‌رساني و تبليغات کند. سازمان ثبت به‌عنوان يک فرد حقوقي دولتي به منظور توفيق هرچه بيشتر در دستيابي به اهداف متعالي ثبت بايد از قوي‌ترين رسانه اطلاع‌رساني عمومي يعني تلويزيون و راديو بيشترين بهره را ببرد. بنابراين، تخصيص ساعاتي معين از برنامه‌هاي روزانه شبکه‌هاي تلويزيوني براي اطلاع‌رساني اخبار و نيز فرهنگ‌سازي و بيان اهميت ثبت اسناد امري لازم و بديهي به نظر مي‌رسد. به‌منظور پيشگيري از بزه‌ديده شدن مراجعان دفاتر اسناد رسمي ضروري است اطلاع‌رساني و آموزش‌هاي لازم به مردم داده شود. به طورحتم بي‌سوادي و ضعف معلوملات و اطلاعات درامر مربوط بر بزه‌ديدگي تأثيرگذار است.منبع این مقاله
ادامه دارد...